مجله دلتا

هزینه سفر مهم‌ترین بخش برنامه‌ریزی برای رفتن به هر جایی است. در واقع بودجه شما، رفتار شما را در سفر و گستره مقاصدی که می‌توانید سفر کنید را مشخص می‌کند. شما می‌توانید با رفتن به ارزان ترین مقاصد گردشگری در قاره آسیا، تعطیلات خوبی را سپری کنید. ما در این مقاله از مجله دلتا، به ارزان ترین کشورهای آسیا سفر می‌کنیم.

ارزان ترین کشورهای آسیا برای سفرهای تابستانی

آسیا بزرگ‌ترین قاره جهان است و ۴۸ کشور را در خود جای داده است. در حالی که برخی از کشورهای این قاره از جمله ژاپن و سنگاپور، مقاصد گران‌قیمتی شناخته می‌شوند، برخی دیگر از کشورها فرصت‌های بسیار مناسبی را برای سفر ایجاد می‌کنند و جزو ارزان ترین مقاصد گردشگری هستند.

۱. ارمنستان، سفری به طبیعت و تاریخ

ارمنستان کشور بزرگی نیست، اما در همین وسعت کم، دیدنی‌های زیادی دارد. آثار تاریخی و معماری داخل ایروان و زیبایی‌های طبیعی بیرون پایتخت، شما را از انتخاب‌تان راضی می‌کند. برای سفر به ارمنستان نیازی نیست برای ویزا خودتان را به زحمت بیندازید.

۲. بنگلادش، جالب، جذاب و ارزان

۳. گرجستان، همسایه زیبا و سرسبز

سفر به کشورهای آسیای میانه و دیدن زیبایی‌های این منطقه هیجان‌انگیز است. علاوه بر آثار تاریخی، این منطقه زیبایی‌های طبیعی فوق‌العاده‌ای نیز دارند. بخش عمده کسانی که به گرجستان می‌روند، سفر به تفلیس اصلی‌ترین بخش برنامه‌ مسافرت‌شان است. علاوه بر این، سفر به باتومی نیز بسیار رایج است.

۴. هندوستان باب سلیقه همه

کشور بزرگ و متنوع هندوستان، تقریبا برای هر سلیقه‌ای چیزی برای ارائه کردن دارد. هندوستان یکی از جذاب‌ترین مقاصد گردشگری آسیاست که در آن سواحل ماسه‌ای زیبا، بناهای تاریخی بسیار مشهور، غذاهای خوشمزه، بازارهای بزرگ و کوچک و تجارب بی‌نظیری را تجربه خواهید کرد. بهترین سواحل این کشور را می‌توانید در گوا پیدا کنید.

۵. مالزی محبوب‌ترین کشور آسیایی

مالزی در عین اینکه یکی از محبوب‌ترین کشورهای آسیاست، به عنوان یکی از ارزان‌ترین مقاصد گردشگری آسیا نیز شناخته می‌شود. این کشور؛ سواحل زیبا، آثار معماری باشکوه، پارک‌های ملی فراوان و البته مراکز خرید و ساختمان‌های بسیار مدرن دیگر، گردشگرانی با سلایق مختلف را به سمت خود جذب می‌کند.

۶. اندونزی کشور هزار جزیره

اندونزی کشوری‌ است که از هزاران جزیره کوچک و بزرگ تشکیل شده است. منظره کوه‌های آتشفشانی، سواحل منحصر به فرد، دریاچه‌های بسیار زیبا و همچنین آثار تاریخی معروف، این کشور را به‌عنوان یکی از معروف‌ترین مقاصد آسیا مشهور کرده‌اند. با اینکه قیمت‌ها در جزایر مختلف این کشور متفاوت هستند، اما به طور کلی می‌توان اندونزی را یکی از ارزان‌ترین مقاصد گردشگری آسیا دانست.

پیشنهاد مطالعه: مطلب قبیله عجیبی که مردان و زنانش جدا از هم زندگی می‌کنند را بخوانید.

روستای چهاربرج از توابع اسفراین حدود ۱۰۰۰ نفر جمعیت دارد که تعداد زیادی از ساکنان آن نابینا هستند. به‌همین علت به این روستا، روستای نابینایان گفته می‌شود. از حدود ۲۰ تا ۲۵ سال پیش عارضه نابینایی در این منطقه شیوع پیدا کرد و کم‌کم ساکنان آن، روستا را ترک کرده و به شهرهای دیگر مهاجرت کردند. برای آشنایی بیشتر با این روستای عجیب با مجله دلتا همراه باشید.

روستای چهار برج روستای نابینایان خراسان شمالی

گاهی دلیل شهرت گردشگری و جاذبه بسیاری از مکان‌ها، علت‌های پسندیده و خوبی نیست. نمونه‌اش روستای چهاربرج در خراسان شمالی است که به‌ دلیل آمار بالای نابینایانش اسم و رسمی به‌هم زده است و مورد توجه جامعه گردشگری قرار گرفته است.

اکثر کسانی که در چهاربرج زندگی می‌کنند، نابینا هستند و این افراد از بدو تولد نابینا بودند. جالب‌تر از این، نابینا‌شدن حیوانات روستای چهار برج بود. حیوانات اهلی مثل گاو و گوسفند و حتی گربه‌ها نیز در این روستا نابینا متولد می‌شوند.

بسیاری از کارشناسان دلیل این اختلال را تغییرات ژنتیکی و ازدواج‌های فامیلی می‌دانند که در نتیجه آگاهی مردم تلاش کردند تا از تولد کودکان نابینا جلوگیری کنند. اما این سوال همواره وجود داشته که چرا حیوانات این منطقه به چنین مشکلی دچارند؟

آیا روستای نابینایان نفرین شده است؟

کسی محصولات کشاورزی و دامی اهالی روستا را نمی‌خرد. به ساکنان این آبادی دختر نمی‌دهند و  از آنها عروس نمی‌گیرند! خیلی‌ها فکر می‌کنند این روستا نفرین شده است یا بیماری عجیبی یقه مردم و حیوانات ساکن آن را گرفته است.

اینجا پدر و مادرها با دلشوره انتظار تولد فرزندشان را می‌کشند. اهالی روستای چهاربرج علاوه بر اینکه با محرومیت دست و پنجه نرم می‌کنند، گرفتار مشکل بزرگ‌تری هم هستند. شیوع یک بیماری ژنتیکی بین بیشتر اهالی این روستا مشکلات زیادی را برایشان ایجاد کرده است. مشکلی که باعث نابینا به‌دنیا آمدن بیشتر نوزادان اهالی این روستا شده و بر وضعیت اقتصادی آنها هم اثر گذاشته است.

ویژگی‌های روستای چهاربرج

این روستا دارای پیشینه تاریخی است و در مسیر کاروانهایی که به شمال‌شرق ایران رفت و آمد می‌کردند، قرار داشت. ساکنین روستا، کرد هستند و گویش کردی کرمانجی دارند.

بانوان روستا هنوز اصالتشان را حفظ کرده‌اند و لباس‌های رنگارنگ و بلند کرمانجی می‌پوشند. از آنجا که چهاربرج در جنوب غربی خراسان شمالی قرار گرفته است، آب و هوای گرمی دارد و پوشش گیاهی‌اش هم از بقیه مناطق خراسان شمالی فقیرتر است.

مهار مشکل نابینایی

در سال ۹۱ معاون توانبخشی اداره کل بهزیستی استان خراسان شمالی اعلام کرد این اختلال در این منطقه مهار شده است و اکنون هیچ فرد زیر دو سال در این روستا حضور ندارد که نابینا باشد.

یکی از ساکنان روستای چهاربرج درباره علت نابینایی تعدادی از اهالی روستا می‌گوید: ۳۴ سال است که در این روستا زندگی می‌کنم. به نظر من آلودگی خاک و آب باعث این بیماری شده است. این مشکل نمی تواند به ازدواج های فامیلی ربط داشته باشد زیرا افرادی در روستا وجود دارند که هیچ نسبتی با یکدیگر ندارند اما فرزندانشان نابینا به دنیا آمده‌اند. علاوه بر این در روستای ما حیوانات هم نابینا متولد شده‌اند!

پیشنهاد مطالعه: مطلب روستای عجیب و حیرت‌انگیز مرگ در قزوین را بخوانید.

در جزیره عروسک ها گمان می‌کنید که در میان جنگلی راز‌آلود همراه با تعداد بسیاری از شخصیت‌های زنده عروسکی، مواجه شده‌اید. عروسک‌هایی که از درختان به طرز وحشتناکی، حلق آویز شده‌اند، امروزه یکی از ترسناک‌ترین جاذبه‌های گردشگری جهان را در مکزیک تشکیل داده‌اند. از راز جزیره عروسک‌‎های مکزیک با همراهی مجله دلتا باخبر شوید!

داستان جزیره عروسک ها در مکزیک

جزیره کوچک عروسک‌ها در شبکه گسترده‌ای از آبراه‌ها در جنوب مکزیکو سیتی واقع شده است. طبق یک افسانه محلی، داستان این جزیره به سال‌ها قبل باز می‌گردد.

بر اساس یک افسانه قدیمی، گفته می‌شود که دختربچه‌ای در آب‌های جزیره این منطقه، غرق می‌شود. جسد این دختربچه فقیر، توسط مردی به‌نام خولیان که ساکن جنگل بود، پیدا می‌شود.

این مرد که از خانواده خود دور بود و در جنگل به‌تنهایی، زندگی می‌کرده، با پیداکردن عروسک این دختربچه در همان نزدیکی، به احترام او عروسکش را که خاکی و تکه‌پاره شده بود، به درخت آویزان می‌کند. از آن پس روح دختربچه در آن عروسک رسوخ می‌کند. خولیان برای آرامش بیشتر وی، تعداد عروسک‌های بیشتری را به درخت آویزان می‌کند.

آیا داستان جزیره عروسک ها حقیقت دارد؟

برخی نیز مدعی‌اند این داستان ساخته و پرداخته ذهن خولیان بوده است. آن‌ها می‌گویند او اساساً هیچ دختربچه‌ای را به همراه عروسکش در این جزیره پیدا نکرده است.

خولیان فقط برای فرار از تنهایی، این داستان را گفته است. اما در هر حال، امروزه صدها عروسک با ظاهری ترسناک از شاخ و برگ درختان این جزیره آویزان شده‌اند. عروسک‌هایی که دست و پا یا سرشان بریده شده است.

سرنوشت خولیان در گورستان عروسک‌ها چه شد؟

خولیان در سال ۲۰۰۱ پس از ۵۰سال جمع‌آوری عروسک و حلق‌آویزکردن آن‌ها از درختان، فوت کرد. جسد او دقیقا در همان نقطه‌ای پیدا شد که پیش از این گفته بود جسد دختربچه را در آنجا پیدا کرده است.

از آن زمان به‌بعد این جزیره به یک مقصد گردشگری تبدیل شده است. اما هنوز هم افرادی هستند که با پا‌گذاشتن به این مکان، دچار ترس می‌شوند. آنان باور دارند که روح دختربچه و خولیان هنوز در این جزیره سرگردان است. در حقیقت روح آن‌هاست که باعث شنیده شدن صداهای عجیب در این جزیره می‌شود!

گورستان عروسک‌ها، ترسناک‌ترین منطقه توریستی

بسیاری از مردم محلی باور دارند که ارواح در این جزیره زندگی می‌کنند. حیواناتی هم که در این جزیره وجود دارند در واقع انسان‌هایی هستند که به شکل حیوان درآمده‌اند.

برخی افراد محلی که با قایق از کنار این گورستان عروسک‌ها رد شده‌اند، مدعی‌اند که صدای حرف‌زدن عروسک‌ها را با یکدیگر شنیده‌اند. برخی نیز ادعا می‌کنند که با چشم خود دیده‌اند که عروسک‌ها چشم‌هایشان را باز و بسته می‌کنند!

آژانس‌های گردشگری می‌گویند بسیاری از افرادی را که با خود به این جزیره می‌آورند، پس از مشاهده عروسک‌ها یا فرار می‌کنند یا از شدت ترس به گریه می‌افتند و برخی دیگر نیز با چشمان کاملا بسته از میان درختان عبور می‌کنند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب گردشگران ماجراجو در جستجوی ارواح ترسناک پنارست را مطالعه کنید.

تصویری که از اغلب آسایشگاه‌های روانی قدیمی ارائه می‌شود تصویری است تاریک و ناخوشایند، اما واقعیت این است که جدا از بعد نمایشی، شماری از این بیمارستان‌ها به‌اندازه‌ای بیماران را مورد آزار و اذیت قرار دادند که امروزه به‌عنوان مکان‌های سیاه و تسخیر شده، مورد توجه حوزه‌ گردشگری وحشت قرار گرفته‌اند. با مجله دلتا همراه باشید تا به بیمارستان ایالتی پنارست سفر کنیم.

تاریخچه مدرسه و بیمارستان ایالتی پنارست

بیمارستان تسخیرشده پنارست یکی از مکان‌های ترسناکی است که به واسطه‌ گذشته تاریک و پرشکنجه و عذاب خود به شهرت رسیده است. این بیمارستان در سال ۱۹۰۳ بنیان گذاشته شد و به عنوان مکانی ایده‌آل و مناسب، منزلگاه ذهن‌های ضعیف و بیمار گشت.

این بیمارستان در شهر اسپرینگ سیتی ایالت پنسیلوانیا آمریکا و به عنوان محلی برای نگهداری و درمان افراد دارای معلولیت ذهنی ساخته شد، اما کمتر از یک دهه بعد مشخص گردید که در آن فعالیت‌های مرتبط درمانی صورت نمی‌گیرد.

بیماران این آسایشگاه تحت عناوینی همچون روانی، کندذهن و افراد مبتلا به صرع طبقه‌‌بندی شده و بسته به شرایط‌ از شیوه‌های متفاوتی برای درمان‌شان استفاده می‌شد. در واقع این محل در ابتدا به عنوان مدرسه‌ ویژه‌ برای کودکان کندذهن شروع به فعالیت کرد و در ادامه فعالیت خود را گسترش داد.

در بیمارستان پنارست چه گذشت؟

برای سالیان متمادی در بهترین حالت، این آسایشگاه با معالجات نه‌چندان پایبند به اصول انسانی خود، به مراقبت از بیماران و ساکنان ناخشنود خود مشغول بود. اما بالاخره ورق برگشت و این آسایشگاه به علت سوءاستفاده‌های جنسی، بدرفتاری با بیماران و بی‌توجهی به کودکان در مسیر تعطیلی قرار گرفت.

۹ کارمند این آسایشگاه در سال ۱۹۸۳، متهم به سوء‌استفاده از موقعیت خود و آزار و اذیت بیماران شدند. اما این مسئله با سرعت لازم مورد رسیدگی قرار نگرفت تا سرانجام در سال ۱۹۸۷ ماجرای این رسوایی باعث بسته‌شدن کل مجموعه شد.

چرا این بیمارستان ماورایی و تسخیرشده است؟

گزارشات متعددی از فعالیت‌های ماورایی و مشاهدات عجیب و غیرقابل پیش‌بینی در مورد این آسایشگاه در دست است و همین مسئله باعث بازگشایی مجدد این تیمارستان شد. هرچند اکنون حضور ارواح بیماران زجرکشیده‌ این آسایشگاه به‌عنوان عاملی مجذوب کننده، گردشگران جویای ترس و وحشت را به سوی خود جذب کرده و باعث شده است که اکنون این محل به عنوان عمارتی تسخیرشده مشغول به‌کار شود.

با چنین تاریخچه‌ تلخ و ناخوشایندی، درک این مسئله بسیار راحت است که چرا بسیاری از محققان عالم ارواح و پدیده‌های ماورایی جذب بیمارستان تسخیرشده پنارست شده‌اند. بازدیدکنندگان می‌توانند در تورهای ارواح ثبت نام کرده و درمیان راهروهای آن، ماجراجویی پررمز و راز و کنجکاوی خود را با جست‌و‌جویی دلهره‌آور تجربه کنند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب چاه یعقوب، خطرناک‌ترین مکان روی زمین را بخوانید.

قبیله هولی ویگمن چیزی حدود ۴۰ هزار نفر جمعیت دارد. این قبیله هیچ ارتباطی با دنیای خارج ندارد و کاملاً دور افتاده است. هولی‌ها به زبان‌های هولی و انگلیسی صحبت می‌کنند. با مجله دلتا همراه باشید تا بیشتر با مردمان هولی پاپوآ گینه نو آشنا شوید.

مردمان هولی پاپوآ گینه نو

یکی از بزرگ‌ترین قبیله‌ها و گروه فرهنگی در پاپوآ گینه نو، هولی‌ها هستند. از آنجایی که رسم‌ها و زندگی این قبیله برای مردمان شهرنشین بسیار جالب و جذاب به‌نظر می‌رسد، سالانه گردشگران و مسافران زیادی با تورهای گردشی پاپوآ گینه نو برای دیدن این قبیله عجیب به آن منطقه می‌روند.

جالب این‌که بدانید تا سال ۱۹۳۴ میلادی هیچ فرد اروپایی از وجود هولی‌ها خبر نداشت، اما در این سال، تعدادی از اهالی اروپا که به طمع یافتن طلا به پاپوآ گینه نو سفر کرده بودند، توسط اهالی این سرزمین کشته شدند و همین موضوع باعث شد تا نام هولی‌ها و کشور پاپوآ گینه نو در اروپا بر سر زبان‌ها بیفتد.

آشنایی با روش زندگی مردمان هولی

هولی‌ها به نظام خانواده بسیار پایبندند. مردهای این قبیله تمام تلاش خود را به‌کار می‌گیرند تا خانواده خود را از همه لحاظ تامین کنند. آن‌ها در زمین‌های کشاورزی سخت کار می‌کنند و به پرورش گیاهان می‌پردازند.

پسرهای قبیله از کودکی با امور مردانه و اهمیت نقش خود در خانواده آشنا می‌شوند. آن‌ها باید از ۳ سالگی تحت آموزش قرار بگیرند و فنون رزمی و نگهبانی را بیاموزند.

همه هولی‌ها زیر نظر یک رهبر اصلی زندگی می‌کنند و این رهبر بنا بر شجاعت، مهارت در جنگ و داشتن مال و اموال بیشتر انتخاب می‌شود.

آداب و رفتارهای اجتماعی مردمان هولی

همه رفتارهای مردمان هولی بر مبنای حفظ قبیله، شجاعت و مردانگی است و آن‌ها برای پایبندی به این امور، رفتارهای خاصی را انجام می‌دهند.

کلاه‌های افراد این قبیله یکی از بارزترین نشانه‌های آن‌ها است. جالب است بدانید این کلاه‌های عجیب و غریب از موی افراد همین قبیله بافته می‌شود و به همین دلیل نیز مردان این قبیله مو‌های خود را بلند می‌کنند تا برای خودشان کلاه ببافند یا برای بافتن کلاه، این مو‌ها را به دیگر اعضای قبیله بفروشند.

هولی‌ها راز رشد موهای قوی و خوب را جادوهای قدرتمند می‌دانند. اهالی این قبیله گاهی آن‌قدر در ساخت کلاه‌گیس‌های خود اغراق می‌کنند که سر آن‌ها شبیه به یک قارچ بزرگ می‌شود.

چهره و لباس‌های مردمان هولی بسیار خاص و هنرمندانه است. زنان و مردان این قبیله، زمان زیادی را صرف زیبا کردن اعضای بدن خود می‌کنند و تصور ویژه‌ای نسبت به هنر و زیبایی دارند. اگر جشن خاصی پیش‌رو باشد همه اعضای قبیله موظف هستند که سراسر بدن خود را نقطه‌گذاری و رنگ کنند.

مردان این قبیله در کنار استفاده از کلاه‌مویی‌های عجیب و غریب، همیشه تبر به دست راه می‌روند. این مردان از برگ درختان برای خودشان پیش‌بند درست می‌کنند و هدفشان از چنین ظاهر عجیب و غریبی ترساندن اعضای دیگر قبایل است.

رقص هولی

رقص مردمان هولی که بسیار زیباست و برای مردم این قبیله با اهمیت، از پرش‌های متوالی تشکیل می‌شود. هولی‌ها آن‌را به‌صورت مرتب و با ریتم خاصی انجام می‌دهند. مردها بر طبل‌های بزرگ می‌کوبند و همه با لباس‌های پرزرق و برق خود، شروع به جست و خیز می‌کنند.

ازدواج در میان هولی‌ها

در قبیله هولی، زن‌ها در خانه‌هایی جدا از مردها زندگی می‌کنند زیرا معتقدند که در رگ‌های بانوان، خونی آلوده جریان دارد، خونی که می‌تواند برای مردها مرگ‌آور باشد. به‌همین دلیل زن‌ها را نوعی تهدید بیولوژیکی برای خود می‌پندارند و علاقه‌ای برای زندگی کردن با آن‌ها ندارند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب بالات، رنگی‌ترین محله چوبی در استانبول را بخوانید.

ممکن است با شنیدن نام این روستا فکر کنید که این روستا جایی بسیار خطرناک است. اما اشتباه نکنید! زیرا نام این روستا “مَرگ” نیست، بلکه “مِرگ” است. به علت تلفظ اشتباه، روستای مرگ خوانده می‌شود. با این بخش از مجله دلتا همراه باشید.

روستای مرگ کجاست؟

شهرستان قزوین مرکز استان قزوین، یکی از بزرگترین شهرهای ایران است که در نقشه ایران تقریباً در محدوده مرکزی کشور قرار گرفته است. این شهر، تاریخی بسیار کهن دارد و در گذشته به مدت کوتاهی نیز پایتخت ایران بوده است. یکی از مناطق تاریخی و دیدنی قزوین، روستای مرگ است.

این روستا در مسیر قزوین به معلم کلایه واقع شده است. محل قرارگیری آن در نزدیکی گردنه قسطینلار است. هنگامی که در جاده باریک و پرپیچ و‌ خم قزوین به معلم کلایه حرکت می‌کنید، پس از طی ۳۵ کیلومتر به تابلویی برخورد خواهید کرد که مسیر «مرگ» را نشان می‌دهد.

خانه‌های روی هم چیده شده مرگ

شیب این روستا به گونه‌ای است که به نظر می‌رسد خانه‌ها روی هم چیده شده‌اند. حتی در نگاه اول فکر می‌کنید هر لحظه امکان سقوط آن‌ها وجود دارد. هرگاه از شیب تند روستای مرگ بالا بروید و به بالاترین نقطه آن برسید، تمام دره الموت در یک چشم‌انداز زیبا نمایان می‌شود.

جاذبه‌های گردشگری روستای مرگ قزوین

ارتفاعات این روستا به رودخانه شگفت‌انگیز شاهرود و دره الموت مشرف است. با رسیدن به بالاترین نقطه، می‌توانید چشم‌اندازی رویایی از تمام الموت را نظاره‌گر باشید.

قله‌های باستانی مختلفی که در این منطقه وجود دارند، از جمله جاذبه‌های گردشگری این روستا است. بسیاری از گردشگران به خاطر آن‌ها به روستای مرگ سفر می‌کنند. این روستای دیدنی، پر از بیدهای بلند و باغ‌های میوه است.

اگر از روستای مرگ، به سمت دره الموت حرکت کنید به یک چشمه پرآب و بزرگ می‌رسید. این دریاچه آب بسیار شفافی دارد. اگر در روزهای تابستان به اینجا سفر کنید، خواهید دید که گردشگران زیادی دور این چشمه جمع شده‌اند.

شب‌های مرگ

شب که چراغ خانه‌ها یکی‌یکی روشن می‌شود، دریاچه‌ای از نور تشکیل می‌شود. از بلندای روستای مرگ، روستاهای دیگر منطقه همچون جزیره‌های تابان می‌درخشند.

 حتماً فرصتی را به دست آورید و به این منطقه بی‌نظیر و باورنکردنی سفری داشته باشید. بهترین زمان سفر به روستای مرگ و گردش در آن هم طبق شنیده‌ها از مسافران و مردم محلی، از اواخر فروردین تا اوایل آبان‌ماه است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب آبشار یخی آبنیک، سفر نیم‌روزه جذاب در اطراف تهران را بخوانید.

پارکت و موکت از متداول‌ترین متریال‌های کاربردی برای کفپوش محسوب می‌شوند. گرچه این دو کاملا متفاوت‌ از یکدیگر هستند اما هر دو نقش و جایگاه خود را به عنوان کفپوش در دکوراسیون هر فضایی ایفا می‌کنند. در این مطلب از مجله دلتا به معرفی ویژگی های موکت و پارکت می‌پردازیم.

موکت

موکت‌ها در بازار در دو نوع با نخ و الیاف مصنوعی مانند نایلون یا پلی‌استر و برخی از الیاف طبیعی یا عمدتا پنبه یا پشم، تشکیل می‌شوند. موکت‌ها عمدتا به صورت رولی یا در ابعاد مشخص مربعی برای مصرف کنندگان به مقدار مورد نیاز سفارش داده می‌شوند.

پارکت

پارکت‌ها به طور کلی به دو شکل ارائه می‌شوند. کفپوش چوبی با استفاده از از الوار چوب طبیعی که از درختان چوب سخت و چوب خرد شده گرفته شده و آسیاب می‌شوند. این کفپوش‌ها روی سطح بالایی ظاهری صاف اما در قسمت پایین کمی خشن باقی می‌مانند.

در ادامه به بررسی ویژگی های موکت و پارکت پرداخته می‌شود.

ظاهر

موکت

موکت‌ها از نظر رنگ و بافت، تنوع بیشتری را ارائه می‌دهند. در کل هم پارکت‌ها و لمینت‌ها و هم موکت‌های جدید با تنوع نامحدودی از رنگ، طرح و فرم در بازار موجود هستند تا تقریبا هر نوع نیاز و سلیقه طراحی را برآورده سازند.

پارکت

ظاهر کفپوش‌های چوبی برای هرکسی قابل تشخیص است. جذابیت اصلی آن به رنگ‌های طبیعی چوب و الگوی جذاب چوب است که بسته به نوع آن متفاوت است.

مقاومت در برابر آب و گرما

موکت

الیاف مصنوعی مورد استفاده در بیشتر موکت‌ها، آن‌ها را در برابر صدمه در برابر آب بسیار مقاوم می‌کنند. اما مهم است که از ریزش آب به داخل لایه پشتی یا در زیر آن جلوگیری کرد زیرا می‌تواند در زیر موکت فرو رود. به همین دلیل، موکت هرگز برای مناطق مرطوب مانند آشپزخانه‌ها، توصیه نمی‌شود.

علاوه بر آن موکت‌ها نیز به راحتی در اثر گرما آسیب می‌بینند و می‌توانند آتش‌سوزی جدی در خانه ایجاد کنند. همچنین بعضی از موکت‌ها، گازهای سمی را منتشر می‌کنند.

پارکت

کفپوش چوبی در هر مکانی که آب یا رطوبت حضور مداوم داشته باشد، توصیه نمی‌شود. گرچه اغلب در یک آشپزخانه خوب به‌نظر می‌رسد زیرا  می‌توان بلافاصله آن را پاک کرد اما برای آشپزخانه و برای نصب در زیرزمین توصیه نمی‌شود.

مراقبت و تمیز کردن

موکت

بعضی‌ از افراد احساس می‌کنند تمیز کردن موکت غیرممکن است زیرا لکه‌ها خیس می‌شوند و به طور دائمی باقی می‌مانند اما قطعا راهکارهایی برای لکه‌ها وجود دارد.

همین‌طور وجود گرد و غبار و میکروباکتری‌ها که به راحتی در الیاف گیر می‌کنند، موکت را برای افرادی که از آلرژی رنج می‌برند یا دارای وسواس خاصی هستند، یک انتخاب ضعیف به‌شمار می‌آید.

پارکت

کفپوش‌های چوبی به راحتی تمیز می‌شوند. جاروبرقی ساده باعث حذف گرد و غبار و شستشوی دوره‌ای یا تمیز کردن با یک پاک‌کننده چوب باعث حذف بیشتر عمق و بیشتر لکه‌ها می‌شود.

دوام و نگه‌داری

موکت

نگه‌داری روزمره یا تمیز کردن حرفه‌ای ممکن است عمر  آن را طولانی کند اما به‌ندرت موکت‌ها بیش از یک دهه یا بیشتر عمر می‌کنند.

پارکت

با نگه‌داری اصولی، کفپوش چوبی می‌تواند چندین دهه دوام داشته باشد و با به‌کارگیری برخی از مواد با سطح بالاتر می توانند برای نسل‌ها دوام بیاورند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب کدام کابینت مناسب آشپزخانه شماست؟ را بخوانید.

چاه یعقوب (Jacob’s well)، مشهورترین و خطرناک‌ترین چاه در منطقه ویمبرلی تگزاس است. مملو از آب‌های سرد و دهانه ۴ متری. این چاه ماجراجویان بسیاری را به سمت خود جذب می‌کند. تا جایی که برخی از این ماجراجویان برای رزرو آن، ساعت‌ها منتظر باز شدن سایت می‌شوند. بخش گردشگری مجله دلتا را با معرفی چاه یعقوب تگزاس دنبال کنید.

چرا چاه یعقوب، اسرار آمیز است؟

چاه یعقوب در واقع نام حفره‌ای بزرگ با دهانه ۴ متر و بسیار عمیق است که پرش در آن تا حالا جان افراد زیادی را گرفته است، با این حال هنوز هم افراد ماجراجوی زیادی هستند که دوست دارند در داخل این چاه اسرار آمیز شیرجه بزنند و اعماق آن را کشف کنند.

چاه یعقوب تگزاس یکی از خطرناک‌ترین نقاط زمین است که در نگاه اول، بی‌خطر است اما چند متر پایین‌تر از سطح آب، همه چیز تغییر می‌کند.

در دهه سی میلادی، افرادی سعی کردند تا به اعماق چاه یعقوب نفوذ کنند. افرادی برای کشف عمق چاه یعقوب دست به‌کار شدند. آن‌ها از شلنگ‌های هوا و تجهیزات دست‌ساز خود استفاده کردند. این افراد تنها ۷.۶ متر از چاه را کشف کردند.

تلاش مجدد برای اکتشاف چاه یعقوب از سال ۲۰۰۰ توسط غواصان آموزش دیده‌ای آغاز شد. این تلاش‌ها تا سال ۲۰۰۷ ادامه داشت. در نتیجه این تحقیقات نقشه دقیقی از چاه تهیه نشد. تا امروز فقط ۶۰۰۰ فوت آن به طور کامل کشف شده است.

چرا چاه یعقوب تگزاس خطرناک است؟

در ابتدا هیچ نشانه‌ای از خطر در سطح چاه یعقوب نمی‌بینید. چند متر پایین‌تر از سطح آب، ۴ حفره متصل به هم وجود دارد. حفره چهارم، خطرناکترین حفره در بین آن‌هاست.

ورودی حفره چهارم آنقدر باریک است که کمتر کسی تابه‌حال به آنجا رسیده است. تا به حال کسی نتوانسته این حفره را کشف کند. کسانی که برای کشف این بخش، به اعماق چاه شنا کرده‌اند، غرق شده‌اند.

گفته می‌شود سنگ‌های آهکی شگفت‌انگیزی در این حفره وجود دارد. اندک ضربه پای شناگر به شن‌های کف این نقطه، کاملا دید او را کور می‌کند. این حفره تاکنون جان ۸ نفر را گرفته است. حفره چهارم چاه یعقوب، این چاه را اسرار‌آمیزتر کرده است.

چرا ماجراجویان به این منطقه می‌روند؟

با این که خطرات شنا در این چاه بر کسی پوشیده نیست، اما ماجراجویان زیادی برای شنا به این منطقه می‌روند. به عقیده برخی از آن‌ها، امکان غرق شدن در قسمت‌های بالایی چاه وجود ندارد.

آن‌ها می‌گویند فشار آب چشمه به‌حدی است که افراد را به قسمت‌های بالایی پس می‌زند. این خطر تنها شامل کسانی می‌شود که به قسمت‌های عمیق‌تر برای اکتشافات بیشتر می‌روند. با تمام این تفاسیر زیبایی اعماق چاه، همچنان افراد زیادی را به اکتشاف وا می‌دارد.

پیشنهاد مطالعه: مطلب اتاق ارواح، در هتل نفرین‌شده‌ لندن را مطالعه کنید.

روستای آبنیک بعد از لالون در مسیر گرمابدر واقع است. آبشار یخی آبنیک در انتهای دره آبنیک، در کنار یک تنگه زیبا قرار دارد. برای دیدن آبشار آبنیک باید به ۱۲ کیلومتری شمال شرقی فشم، بعد از روستاهای زایگان و لالان بروید. با مجله دلتا همراه باشید تا با این جاذبه گردشگری که مقصد سفرهای نیم روزه به اطراف تهران است، آشنا شوید.

روستای آبنیک

آبنیک روستایی خوش آب و هوا از توابع بخش قصران در شمیرانات است. این روستا با دارا بودن آب و هوای سرد و ییلاقی، حاشیه سرسبز رودخانه کلارود و دامنه‌های گسترده کوه‌های اطراف، همه ساله به‌خصوص در فصول بهار و تابستان پذیرای علاقه‌مندان به طبیعت‌گردی و گردشگری از تهران و سایر نقاط کشور است.

آبنیک، دارای چند معدن ذغال سنگ است و عمده فعالیت اقتصادی اهالی منطقه کشاورزی و دامداری است. رودخانه کلارود (که محلی‌ها به آن رودخانه آبنیک می‌گویند) در روستای آبنیک به طول ۷ کیلومتر، یکی از سرشاخه‌های رودخانه جاجرود به شمار می‌آید.

ارتفاع روستای آبنیک ۲۴۰۰ متر از سطح دریا است. جمعیت روستا در تابستان حدود ۱۵۰خانوار است که در زمستان به کمتر از یک‌سوم این مقدار کاهش می‌یابد.

چشمه و آبشار یخی آبنیک

چشمه آبنیک چشمه معروفی است که آبی سفید و گوارا دارد و از قدیم به دلیل خواص آب این چشمه، مردمان اطراف آن منطقه، به تنومندی و خوش‌قامتی معروف بوده‌اند. آنچنان که شاهان قاجار در نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود بارها از آن یاد کرد‌ه‌اند.

فاصله روستای آبنیک تا آبشاریخی، حدود سه ساعت کوهپیمایی است.