مجله دلتا

جزایر سوکوترا یا سُقُطرا (به عربی: سقطری) مجمع ‌الجزایری است که در باختر اقیانوس هند، میان دو قاره آسیا و آفریقا و در دهانه خلیج عدن قرار دارد. این جزایر جزو کشور یمن محسوب می‌شوند. با مجله دلتا همراه باشید تا دراین مقاله به معرفی این جزیره‌ مرموز بپردازیم.

سوکوترا نام جزیره‌ای است که مردم از آن با نام جواهری در دریای عرب یاد می‌کنند. جزیره‌ای که سرشار از تنوع زیستی عجیب و غریب، مناظر طبیعی فوق العاده، سواحل افسانه‌ای، غارهای آتشفشانی تحسین‌ برانگیز، آب‌های بلوری و صخره‌های مرجانی طبیعی و دست‌نخورده است.

جزایر سوکوترا یکی از عجیب‌ترین مکان‌های روی زمین

سوکوترا از یک طرف در اقیانوس هند و از یک سو نزدیک ساحل شاخ آفریقا قرار دارد و حدود ۳۵۰ کیلومتر از جنوب شبه جزیره عربی فاصله دارد.

سوکوترا یکی از دورافتاده‌ترین مکان‌های روی زمین و منطقه‌ای اقلیمی است. این جزیره بالغ بر ۷۰۰ گونه مختلف گیاه و جانور را در خود جای داده است که یک سومشان فقط مخصوص این منطقه هستند و در هیچ کجای جهان یافت نمی‌شوند.

این منطقه هوایی گرم و خشک و نامناسب دارد و با این وجود گیاهان عجیبی اینجا می‌روید. درختان اینجا ظاهری شبیه قارچ دارند.

طبیعت به داشتن چنین جزیره‌ فوق‌العاده‌ای به خود می‌بالد. این جزیره به سبب گیاهان منحصر به‌فردش و تنوع زیستی‌ عجیبی که دارد، زبانزد همگان است.

به عنوان مثال درخت خون اژدها یک نمونه‌ بی‌نظیر در این جزیره است. علت این نامگذاری شیره‌ سرخ رنگی است که از آن تراوش می‌شود و گفته می‌شود مصارف دارویی هم دارد. از دیگر گونه‌های باارزش در این جزیره درخت خیار است، که شکل آن شبیه به یک خیار بزرگ است و درخت بطری غول پیکر.

فضای این جزیره اعجاب‌انگیز

فضای داخلی این جزیره‌ زیبا نیز با کوه‌های بسیار بلند و سرسبز و همچنین فلات‌های سنگ آهک پوشیده شده است. در این مکان زیبا علاوه برگونه‌های جانوری و گیاهی منحصر به فرد، وجود تپه‌هایی با شن‌های سفید نیز به زیبایی آن می‌افزاید.

جزیره‌ سوکوترا همچنین یک مکان فوق‌العاده برای تماشای انواع پرندگان است. این جانداران کم نظیر یکی از دلایلی هستند که این جزیره را از لحاظ تنوع زیستی از بقیه جدا می‌کند. در حدود ۱۲۰ گونه از پرندگان تاکنون در این جزیره یافت شده اند.

همچنین این جزیره از لحاظ نرم‌تنان و خزندگان نیز غنی است که ۹۰ درصد از این گونه‌ها در هیچ‌جای دیگر پیدا نمی‌شوند. این دلیل محکمی است که طرفداران غواصی از گوشه و کنار دنیا به این جزیره می‌آیند تا زیبایی تمام نشدنی این مکان را در زیر آب به تماشا بنشینند.

اگر زمانی از جمهوری یمن دیدن کردید حتما به خاطر داشته باشید که تماشای این جزیره‌ بی نظیر را که خیلی از این کشور دور نیست، از دست ندهید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب دهکده شگفت‌انگیز ارباب حلقه‌ها در نیوزلند را بخوانید.

دریاچه ناترون تانزانیا، دریاچه‌ای مخوف و ترسناک است که حیوانات مختلف از جمله پرنده‌ها را به سنگ تبدیل می‌کند. بومیان این دریاچه را نفرین شده و اسرارآمیز می‌دانند و به‌هیچ وجه حاضر نیستند در آن شنا کنند. اگر به ماجراجویی در این دریاچه جذاب و دیدنی علاقه دارید، با ما در مجله دلتا همراه باشید.

در ساحل این دریاچه با پرندگان بی‌شماری مواجه می‌شوید که به سنگ تبدیل شده‌اند و در وضعیت‌های مختلف خشک شده‌اند! تصویر جسد پرندگان که کاملا خشک و فسیلی شده‌اند، جنبه بسیار ترسناکی به این دریاچه می دهد.

دریاچه ناترون 

دریاچه ناترون یک دریاچه نمکی و قلیایی است که در شمال تانزانیا واقع است. موقعیت خاص این دریاچه به‌گونه‌ای است که آب وارد دریاچه می‌شود ولی از آن خارج نمی‌‎شود. در نتیجه آب موجود در دریاچه تنها از طریق بخار می‌تواند خارج شود. در طول سال‌ها به مرور، آب دریاچه بخار شده و غلظت بالایی از نمک و دیگر مواد معدنی برجای مانده است.

موجودات کمی توان زندگی در چنین آبی را دارند. در دریاچه ناترون تنها چند گونه ماهی، چند نوع جلبک و گروهی از فلامینگوها زندگی می‌کنند که از همین جلبک‌ها تغذیه می‌کنند.

داستان شگفت‌انگیز دریاچه ناترون تانزانیا

در سال ۲۰۱۱، یک عکاس به مناطق شرقی آفریقا سفر می‌کند و از طریق مسیری انحرافی راه دریاچه ناترون تانزانیا را در پیش می‌گیرد. او فکر می‌کرد دریاچه ناترون محلی عالی برای عکاسی از حیوانات وحشی است ولی پس از سفر متوجه شد این دریاچه‌ مشهور، حیوانات را خشک نموده و به نوعی انگار این حیوانات تبدیل به سنگ شده‌اند.

این عکاس، پرندگان را در موقعیت‌هایی قرار داد که گویی زنده هستند و آن‌ها را در یک مجموعه جالب منتشر کرد. اما به گفته خودش، «وضعیت بدن پرندگان تغییری نکرده است و ما تنها آن‌ها را روی شاخه‌ها و اماکن دیگر قرار دادیم و از آن‌ها عکاسی کردیم.»

دلیل تبدیل شدن پرندگان و حیوانات به سنگ چیست؟

بومیان آفریقا این دریاچه را نفرین‌شده و اسرارآمیز می‌دانند و به‌هیچ‌ وجه حاضر نیستند در آن شنا کنند. اکثر اوقات سال، دمای آب دریاچه بین ۴۰ تا ۶۰ درجه سانتی‌گراد است. همچنین آب ناترون مواد معدنی گوناگونی در خود دارد که وجود این عوامل در کنار هم باعث شدند تا این منطقه محیط مناسبی برای زیست حیوانات نباشد.

آب این دریاچه از رود ایوازو‌نیرو تامین می‌شود و آب این رود هم مملو از مواد معدنی است و در طی حرکتش به سوی ناترون از چشمه‌های آب گرم متعددی عبور می‌کند.

با این تفاسیر هنگامی که آب به دریاچه ناترون می‌رسد دمای بالایی دارد و وجود نمک در آن، آب را شبیه به ماده‌ای شبیه مواد مذاب می‌کند. پرنده‌ها و سایر حیواناتی که برای شنا یا استفاده از آب ناترون وارد آن می‌شوند می‌سوزند یا مسموم می‌شوند.

اتفاق عجیبی که در دریاچه نمک ناترون می‌افتد، سقوط پرندگان مهاجر به داخل آب است!

غلظت بالای مواد شیمیایی باعث می‌شود سطح آب به شدت صیقلی شود و مثل یک در شیشه‌ای عمل می کند. پرندگانی که بالای سطح آب پرواز می کنند تصور می کنند همچنان در حال پرواز در آسمان هستند و متوجه نمی‌شوند که دارند به سطح آب خیلی نزدیک می‌شوند.

در نتیجه ناگهان داخل آب سقوط می‌کنند! البته این موضوع به پرندگان محدود نمی‌شود و چند ‌وقت پیش یک هلیکوپتر هم دچار این توهم و سراب شد و داخل آب سقوط کرد. جالب است بدانید که لاشه هلیکوپتر به سرعت در آب شور و معدنی دریاچه پوسیده شد.

پیشنهاد مطالعه : مطلب از مرگ‌بارترین جنگل جهان، کسی زنده برنمی‌گردد را بخوانید.

خیابان سی تیر تهران یکی از محله‌های قدیمی و اصیل شهر تهران است. این خیابان از گذشته‌های دور تا به امروز قسمتی جدانشدنی از قطب‌های گردشگری کشور بوده است. امروز با سنگفرش شدن خیابان و حضور غرفه‌های سیار خیابانی بر جاذبه‌‌‌‌‌‌های آن افزوده شده‌ است. با مجله دلتا همراه شوید تا با هم گشتی کوتاه در خیابان سی تیر تهران داشته باشیم.

خیابان سی تیر در گذر زمان

خیابان ۳۰ تیر در منطقه ۱۲ شهر تهران قرار دارد. در واقع می‌توان گفت حدود ۶۰ درصد از آثار تاریخی تهران که در فهرست میراث باستانی به ثبت رسیده‌اند واقع در این منطقه می‌باشند. این خیابان، ۱۵ موزه را در اطراف خود جای داده است.

• ابتدا این خیابان مریض خانه نام داشت. گفته می‌شود در گذشته بخاطر مریض ‌خانه‌ای که در ابتدای آن وجود داشت، نام آن مریض خانه بوده است.
• پس از آن به علت اینکه محل زندگی قوام السلطنه در خیابان ۳۰ تیر بود نام او را بر این خیابان گذاشتند.
• بعد از گذشت چند سال باز هم اسم آن تغییر یافت و این بار ادیان نامیده شد. به این دلیل که در این خیابان آثاری از نمادهای سه دین وجود داشت آن را خیابان ادیان نامیدند. این ۳ آثار از قبیل کلیسای انجیلی (پطرس مقدس)، کنیسه حییم و آتشکده زرتشتی فیروز بهرام می باشند.
• در آخر نیز به علت قیام سی تیر نام آن باز تغییر یافت و ۳۰ تیر نامیده شد.

دیدنی‌های تاریخی سی تیر تهران

خیابان سی تیر با بافتی تاریخی، سنگفرشی زیبا و موزه‌ها و بناهای ارزشمند، یکی از جذاب‌ترین خیابان‌ها و جاهای دیدنی تهران است که در این قسمت تعدادی از این جاذبه‌ها را معرفی می‌کنیم.

• موزه ملی ایران: موزه ملی ایران با قدمتی حدود ۶۰ سال بزرگ ترین موزه باستان‌شناسی و تاریخ ایران است. این موزه در فرهنگ موزه‌داری ایران به عنوان موزه مادر محسوب می‌شود.

• کلیسای انجیلی (پطرس مقدس): بنای ساخته شده در دوران قاجار که ساخت آن با تلفیقی از معماری اروپایی و ایرانی انجام شده است.
• کنیسه حییم: این بنا را اولین کنیسه شهری در ایران می‌دانند.
• کافه گل رضائیه: دیوار‌های پوشیده از عکس‌های نویسندگان و شاعران، میز و صندلی‌های چوبی ساده با نور قرمز، بخاری خاموش قدیمی، لیوان‌ها و فنجان‌های قدیمی و تمیز با چیدمانی مرتب به‌ اضافه بوی گرم و ملایم قهوه، شما را به دهه ۳۰ یا ۴۰ تهران می‌برد.

• باغ ملی تهران: در کنار موزه ملک، باغ ملی تهران قرار دارد که بنا‌های تاریخی همچون سر در باغ ملی و موزه‌های فراوانی مانند موزه پست و مخابرات و موزه عبرت را در خود جای داده است.

کافه و رستوران‌های خیابان سی تیر

چندین کافه و رستوران قدیمی در نزدیکی و داخل این خیابان وجود دارد، اما آنچه آن را بیش از پیش هیجان‌انگیز کرده است غذاهای خیابانی است.

با حضور در خیابان سی تیر می‌توانید، از خوردن غذاهای خیابانی لذیذ که با سبک و سیاق متفاوت و بی‌نظیری ارائه می شوند لذت ببرید. این غذاهای خیابانی توسط دست فروشان بر روی چرخ ها و فود‌تراک‌هایی که با سلیقه مزین شده‌اند آماده و با قیمتی ارزان به شما ارائه می شوند.

در اوایل سال ۹۵ بود که خیابان سی تیر سنگفرش شد. کمی بعد دکه‌هایی نیز در خیابان مستقر شدند و خبر از یک اتفاق تازه در این مکان دادند. آذرماه همان سال بازار غذاهای خیابانی رسما افتتاح شد. در این خیابان شاهد صحنه‌هایی زیبا و قشنگ خواهید بود، از چای سماوری و چای آلبالو گرفته تا دوچرخه‌‌ای که تبدیل به کافه‌‌ای کوچک اما جذاب شده است.

پیشنهاد مطالعه: مطلب تنها گنبد نمکی متقارن جهان در ایران را مطالعه کنید.

جنگل هویا باچو معدنی از اتفاقات ماورایی است. اتفاقاتی همچون مشاهده‌ ارواح و چهره‌هایی مرموز در تصاویر به ثبت رسیده است. می‌خواهیم امروز با دلهره، وارد یکی از مرگ‌بارترین مناطق طبیعی دنیا شویم. همراه با مجله دلتا بیایید.

جنگل هویا باچو در رومانی

در کشور رومانی جنگلی وجود دارد که همیشه مرموز است. جنگل هولناک هویا باچو که حدودا ۲۵۰ هکتار وسعت و درختانی انبوه و تودرتو دارد.

امروزه گردشگران زیادی به رومانی می‌روند که این جنگل را ببینند. بازدیدکنندگان گزارشاتی از وجود ارواح سرگردان، چهره‌های خبیث و حتی وجود بشقاب‌پرنده در این جنگل داده‌اند اما می‌گویند نتوانستند از این وقایع عکس بگیرند و سریع پا به فرار گذاشته‌اند.

حوادث غیر طبیعی گزارش شده در جنگل هویا باچو

در این جنگل تا به حال گزارش های زیادی از دیدن ارواح به ثبت رسیده که ناگهان در مقابل چشمان گردشگران ظاهر می‌شوند. البته شاید ترسناک‌تر از این ارواح، صورت‌هایی باشند که در پس‌زمینه عکس‌های گردشگران سبز شده‌اند.

اتفاقات عجیب این جنگل فقط محدود به ارواح نیست و حتی بشقاب پرنده آدم فضایی‌ها هم در آن دیده شده است.

به گفته گردشگرانی که به این جنگل می‌روند، از همان لحظه ورود به داخل جنگل احساس ترس و نگرانی وجودشان را پر می‌کند و هر لحظه فکر می‌کنند کسی در حال تماشای آن‌هاست. حتی گیاهان و درختان جنگل هم ظاهری عجیب و ترسناک دارند.

چرا این جنگل هویا باچو نام گرفت؟

هویا باچو، در واقع چوپانی بود که به همراه ۲۰۰ گوسفندش در این جنگل ناپدید شد و دیگر هیچ‌وقت پیدا نشد. برای همین اسم این جنگل را به نام این چوپان نامگذاری کردند.

شهرت اصلی این جنگل به دهه‌ ۱۹۶۰ باز می‌گردد که یک پرفسور زیست‌شناس، تصاویر متعددی از اجسام دیسک مانندی را به ثبت رساند که برفراز این جنگل در هوا شناور بودند. نکته‌ عجیب ماجرا این است که تصاویر گرفته شده، تنها چند روز بعد از مرگ او ناپدید شدند.

مردم محلی آن منطقه می‌گویند که هر کس به این جنگل برود، دیگر هیچ‌وقت به خانه برنمی‌گردد. هر کسی هم که تا به حال به این جنگل رفته و برگشته است از آسیب‌های روانی و جسمانی و احساس بیماری حرف می‌زند.

البته این جنگل فقط زورش به آدم‌ها نمی‌رسد بلکه وسایل الکتریکی را هم مختل می‌کند! بعضی‌ها می‌گویند این اختلال هیچ توضیحی ندارد بجز فعالیت‌های ماورای طبیعی! بعضی از مردم باور دارند که هویا دروازه‌ای است رو به سوی جهان و بعدی دیگر.

چرا این جنگل اینقدر ترسناک است؟

نزدیک به ۵۰ سال است که در این جنگل پدیده‌های عجیبی رخ می‌دهد. انگار درختان جنگل توسط روستاییانی که در اینجا به قتل رسیده‌اند تسخیر شده‌اند.

گردشگران وحشت‌زده، بارها و بارها دیدن دو چشم سبز رنگ را در میان مه غلیظ جنگل گزارش داده‌اند و می‌گویند در اعماق جنگل نیروی عجیبی آن‌ها را هل می دهد. گاه و بیگاه مردم اشباح سرگردانی را می‌بینند که در میان درختان پرسه می‌زنند.

در میان تاریکی این جنگل عده‌ای ناپدیده می‌شوند، نورهای مرموزی دیده می‌شوند و صدای زوزه بادهایی شنیده می‌شود که انگار در حال حرف زدن هستند!

در جنگل جایی به شکل دایره است که هیچ گیاهی در آن رشد نمی کند. مردم رومانی می گویند این نقطه دایره‌ای شکل، خانه ارواح است و اتفاق های عجیب جنگل از همین نقطه شروع می‌شوند.

جنگل هویا باچو به هر حال جاذبه‌ای در خور توجه، چه در عالم گردشگری وحشت و چه برای عاشقان ساکنان دیگر سیارات است که این روزها رقابتی تنگاتنگ را با دیگر جاذبه‌ دیدنی کشور رومانی تجربه می‌کنند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب پل ترسناکی که محل رفت و آمد ارواح است را بخوانید.

دهکده هابیتون همان دهکده رویاییست که در دو داستان “ارباب حلقه ها” و “هابیت” به آن اشاره شده است. پیترجکسون کارگردان معروف هنگامی که تصمیم به ساخت سه گانه ارباب حلقه‌ها گرفت، به دنبال مکانی مناسب، دیدنی و بی‌نظیر که برای بینندگان حیرت‌آور باشد می‌گشت. در این سفر از مجله دلتا به دهکده ارباب حلقه‌ها می‌رویم.

اگرچه هابیت‌ها مدتهاست ترکش کرده‌اند اما به دست فراموشی سپرده نشده است. سفر به دهکده رویایی هابیتون در نیوزلند می‌تواند یادآور تجربه‌ای با کوله‌باری از خاطره‌های فراموش نشدنی برای شما باشد.  هابیتون، روستایی است که شبیه هیچ دهکده دیگری نیست.

زیبایی شگفت‌انگیز دهکده هابیتون

گشت و گذار در بین تپه سرسبز و تماشای خانه‌هایی که هرچند کوچک است اما جزئیات معماری ظریفی دارد، حال و هوای هر بیننده‌ای را عوض می‌کند و رویای سفر به سرزمین کوتوله‌ها را ممکن می‌سازد. مزرعه رویایی کوتوله‌ها در نزدیکی شهر کوچک “مچماچا” در شمال نیوزلند قرار گرفته است.

خانه‌های این دهکده که در دل طبیعت پنهان شده است، سقفی از چمن، درهای دایره‌ای شکل و پنجره‌ای رو به طبیعت با منظره‌ای از گل‌های رنگارنگ، درخت‌های متنوع، دریاچه‌ای با آب زلال و آسمانی آبی، غروب زیبا و رویایی که زیبایی آن را چند برابر می‌کند، یادآور یک زندگی هابیتی در دل تپه‌های چمنی است.

هرچند این خانه‌ها برای آدم‌های ریزه میزه ساخته شده ولی در اصل برای انسان‌های معمولی هم مناسب است. تجربه یک سفر متفاوت در این مزرعه رویایی می‌تواند به خاطره‌ای شگفت‌آور برای شما تبدیل شود.

تاریخچه این دهکده

هابیتون جاذبه‌ بی‌نظیر گردشگری در قلب نیوزلند

پاتوق جذاب برای عاشقان فیلم‌ها

یکی از بزرگ‌ترین و زیباترین گنبدهای نمکی ایران، گنبد نمکی طغرود قم است. این گنبد نمکی بزرگ که از سمت شمال تا ۳ کیلومتر گسترش یافته است، تنها گنبد نمکی متقارن جهان شناخته شده است و تقریباً دایره‌ای شکل می‌باشد. اشکال مختلف، زیبا و منحصر به فرد کوه نمک از جاذبه‌های توریستی این منطقه می باشد. با مجله دلتا در این سفر هیجان‌انگیز همراه باشید.

گنبد نمکی طغرود قم، تنها گنبد نمکی متقارن است که در دنیا وجود دارد و با داشتن دریاچه‌ای در دل خود، یکی از شاهکارهای طبیعت را خلق کرده است. در ایران به سبب پهناوری کشورمان با جاذبه های مختلفی رو به رو می‌شویم که هر کدام زیبایی خاص خود را دارا می‌باشند.

گنبدهای نمکی ایران اغلب در استان‌های فارس، هرمزگان، سمنان و قم دیده می‌شوند. یکی از مهم‌ترین گنبدهای نمکی ایران، گنبد نمکی قم است که به گنبد نمکی طغرود معروف است.

گنبد نمکی طغرود

طغرود که امروزه به یکی از جاذبه‌های ژئوتوریسمی شهر قم تبدیل شده است، در ۱۵ کیلومتری جاده قم به سمت جعفریه قرار گرفته است. کارشناسان سن زمین‌شناسی آن را شصت میلیون سال می‌دانند.

این گنبد نمکی حاصل چین‌خوردگی‌های زمین‌شناختی است که از فشار دائمی به لایه‌های نمک شکل گرفته‌اند. لایه نمک در این گنبد، یکپارچه بوده و ضخامت آن‌ها بین ۵ الی ۱۸ متر است.

طغرود در منطقه گرمسیری قرار دارد. همین امر باعث می‌شود که در فصل بارش، به علت تبخیر بالای آب باران، بلورهای تیغه‌ای و کنگره‌ای از جنس نمک در سطح خاک دیده شوند.

سفر به مریخ

گنبد نمکی طغرود تنها گنبد نمکی متقارن در جهان شناخته می‌شود. این گنبد نمکی تقریبا به شکل دایره‌ است. رنگ‌بندی کلی منطقه به رنگ سرخ بوده که در نگاه اول سیاره مریخ را در ذهن بازدیدکننده تداعی می‌کند.

علاوه بر رنگ خاک، اشکال موجود در گنبد نمکی باعث می‌شود بیننده تصور کند پا در سیاره‌ای دیگر گذاشته است. همچنین در این گنبد زیبا، نمک‌هایی به رنگ سفید، قرمز، کرم قهوه‌ای، بنفش و آبی به چشم می‌خورد که منظره بی‌نظیری را ایجاد کرده‌اند.

دریاچه‌ای در گنبد نمکی طغرود

در میان گنبد نمکی، دریاچه‌ای با آب شور وجود دارد. دریاچه توسط کوه‌ها و صخره‌های نمکی احاطه شده و آب آن زلال و البته تلخ است. در نیمه دوم سال حجم آب افزایش می‌یابد و در فصل خشک دریاچه تقریبا (بجز گودالی کوچک در میان دریاچه) خشک می‌شود.

به دلیل شوری زیاد آب، کسی در آب دریاچه گنبد نمکی طغرود غرق نمی‌شود. اما در میان دریاچه، لکه سیاهی دیده می‌شود که یک گودال عمیق است.

سخن پایانی

این گنبد نمکی متقارن، یکی از بزرگ‌ترین گنبدهای نمکی ایران است که شصت میلیون سال قدمت دارد که در سال‌های اخیر مورد توجه تورهای گردشگری قرار گرفته و باعث شده، زباله‌های گردشگران نیز به این منطقه وارد شود.

رها کردن ته‌سیگار، پوست میوه و پلاستیک؛ نه تنها به این منبع طبیعی آسیب وارد می‌کند بلکه از نظر بصری نیز بسیار تاثیر منفی دارد. بنابراین در سفرتان به سیاره مریخ تنها رد‌پا از خود برجای بگذارید و تنها عکس با خود به خانه ببرید.

پیشنهاد مطالعه: مطلب آفریقای ایران کجاست را بخوانید.

پل ارواح یا پل آلتون واقع در تگزاس، امروزه روی خودروها بسته است و فقط عابران پیاده می‌توانند از آن عبور کنند. البته ارواح را هم فراموش نکنید! با مجله دلتا همراه باشید تا با پل قدیمی آلتون آشنا شوید.

تاریخچه پل ارواح خبیثه در تگزاس!

در شهر دنتون تگزاس، زمانی روستایی به نام آلتون وجود داشت که در سال ۱۸۴۸ تاسیس شده بود. این روستا جمعیت زیادی نداشت و زمانی تنها سکنه‌ای که در آن زندگی می‌کرد، مردی بود که مدت‌ها قبل، در این منطقه کشاورزی می‌کرد. رفته رفته بر تعداد ساکنان افزوده شد.

در سال ۱۸۸۴ یک پل آهنی بر روی نهر هایکوری در جنوب این روستا ساخته شد. این پل تا سال ۲۰۰۱ میلادی استفاده شد. در این سال، یک پل مدرن و فولادی جدید را با این پل جایگزین کردند و پل قدیمی به روی خودروها بسته شد.

داستان‌های پل آلتون

اولین باری که یک نفر چیزی عجیب از پل ارواح را گزارش داد، سال ۱۹۳۸ بود. از آن به بعد، تعداد زیادی گزارشات عجیب از روی پل و همچنین اطرافش گزارش شدند.

برخی ادعا کرده‌اند که تجمع ارواح روی این پل را با چشمان خود دیده‌اند، در حالی که برخی دیگر می‌گویند در این مکان حس دیده شدن توسط چشمانی در اطرافشان را دارند، ولی نمی‌توانند بفهمند این از کجا دیده می‌شوند! صاحبان اتومبیل‌هایی که در اطراف این پل به حال خود رها شده بودند، به طرز عجیبی از دنیا رفته‌اند.

این داستان‌ها گسترش بیشتری پیدا کردند، به طوری که حتی برنامه تلویزیونی نظیر ماجراجویی ارواح نیز، درباره پل ارواح ساخته شدند. گسترش این افسانه‌ها، موجب شد تا حتی تورهایی به مقصد پل ارواح در تگزاس برگزار شود. همچنین نام این پل در فهرست ۱۰ مکان برتر تگزاس برای بازدید به چشم می‌خورد.

روایت‌های پل قدیمی آلتون

پل ارواح خبیثه آلتون، امروزه به عنوان پل گوتمن شناخته می‌شود. برطبق افسانه‌های محلی، یک پرورش‌دهنده‌ بز در این منطقه زندگی کرده و خود را در کسب و کار خود موفق می‌پنداشت و به همین خاطر خود را گوتمن (مرد بزی) می‌نامید. او حتی برای مهم‌تر جلوه دادن تجارت خود نشانه‌ای روی پل گذاشته که روی آن نوشته بود این مسیر به سمت مرد بزی است.

افراد محلی چندان از این مسئله خشنود نبودند و در نتیجه در آگوست سال ۱۹۳۸، او را ربوده و از این پل به دار آویختند. هرچند وقتی که آن‌ها از پل به پایین نگاه کردند تا مطمئن شوند که او مرده است، جسدش را ندیدند، به همین خاطر عصبانی‌تر از قبل به خانه او برگشته و کل اعضای خانواده‌اش را کشتند. از آن زمان، مردم علاقه‌مند به داستان‌های ارواح از مشاهدات عجیب خود صحبت می‌کنند.

برخی می‌گویند، روحی که در این مکان بارها مشاهده شده، روح همان کشاورزی است که در روستای آلتون زندگی می‌کرد. عده دیگر عقیده دارند که این پل، دروازه‌ای است به دنیای دیگر، به همین خاطر ارواح از طریق آن بین دو دنیا رفت و آمد می‌کنند!

یکی دیگر از محلی‌های این منطقه می‌گوید که اگر در نیمه شب به فلز این پل سه بار ضربه بزنید و یا چراغ‌های خود را خاموش کنید و سه بار بوق بزنید، ناگهان شبه پیر معروف روستای آلتون جلوی شما ظاهر می‌شود.

دوست‌داران گردشگری سیاه، نمی‌توانند به‌ راحتی از این‌همه نقل قول و ماجراهای عجیب بگذرند.

پیشنهاد مطالعه: مطلب راز وهم‌آلود کلبه‌ وحشت انزلی را مطالعه کنید.

روستای ایبنتال آنقدر جای امنی است که حتی هیچ ایستگاه پلیسی هم ندارد و تا به حال در آن هیچ اتفاقی که به دخالت پلیس نیاز باشد پیش نیامده است. با مجله دلتا همراه باشید تا با این روستای خارق‌العاده آشنا شوید.

روستای ایبنتال در رومانی، یک مکان فوق‌العاده زیبا و جذاب برای عاشقان سفر است، اما آنچه که این روستا را نسبت به روستاهای مناطق دیگر متمایز کرده است، اعتبار و صداقت این مردم است و به همین دلیل هیچ گونه سرقت و دزدی در آنجا وجود ندارد.

امنیت در این روستا آنقدر بالاست که نرخ جرم و جنایت در آن بطور قابل توجهی از میزان جرم و جنایت متوسط کشور کمتر است.

ایبنتال، روستایی که دزد ندارد!

شهرت روستای ایبنتال به عنوان یک روستای بدون دزد، به سال ۱۹۹۶ برمی‌گردد. درست وقتی که اهالی برای خرید نان روش جدیدی را در پیش گرفتند. آن‌ها کیف خود را به همراه پول در گوشه خیابان روی نرده‌ها آویزان می‌کردند تا مامور پخش نان، نان آن‌ها را در کیف گذاشته و پول خود را بردارد.

شاید برایتان این سوال پیش آمده که مگر روستای ایبنتال در رومانی نانوایی ندارد؟! آخرین مغازه‌ای که در این روستا فعال بود در سال ۱۹۸۹ بسته شد و از آن زمان مردم برای تهیه نان باید منتظر مامور پخش نان می‌ماندند. این مرد هر دو روز یک‌بار نان‌ها را در ماشین بزرگی می‌گذاشت و از روستایی که حدود ۲۰ کیلومتر آن طرف‌تر بود به این روستا می‌آمد.

در ابتدا اهالی روستا مجبور بودند تا مدت‌ها در کنار جاده بایستند تا از ماشین پخش نان جا نمانند تا اینکه به ذهن یکی از اهالی روستا ایده خوبی رسید: یک کیف به همراه یادداشت و پول را در کنار جاده قرار دهیم تا مامور پخش نان خودش همه کارها را به تنهایی انجام دهد.

اهالی روستا مطمئن بودند که هیچ وقت کسی نان یا پول آن‌ها را برنمی‌دارد و از آن جایی که روستا در منطقه کوهستانی قرار گرفته پس آدم غریبه هم معمولا به این منطقه رفت‌و‌آمد نمی‌کند.

البته این حرف‌ها فقط در مورد نان نیست! مردم این روستای جالب در رومانی به حق و حقوق همدیگر هم احترام می‌گذارند و هرگز بدون اجازه به باغ یا حیاط نمی‌روند. حتی در جلوی مزرعه، آن‌ها اول صاحب مزرعه را صدا می‌زنند و اگر کسی جواب نداد پا به داخل مزرعه نمی‌گذارند. تا به حال در این روستا هیچ دزدی و سرقتی اتفاق نیفتاده است.

پیشنهاد مطالعه: برای آشنایی بیشتر با جاذبه‌های توریستی، مطلب روستای عجیب زنان گردن‌ دراز در تایلند را بخوانید.

در سفر به تایلند و منطقه شمالی این کشور سرسبز می‌توانید به دیدن روستاهای گردن درازان کارن و چهره‌های خاص زنان این روستا و همچنین شیوه زندگی آن‌ها بروید. رمز و راز و البته زیبایی نهفته در سنت استفاده از حلقه‌های برنجی و زینتی چنان اغراق‌آمیز است که مایه‌ جذب گردشگر شده است. چیزی است که باید شخصا و از نزدیک دید و تجربه کرد. برای آشنایی با روستاهای عجیب گردن‌ درازان، همراه مجله دلتا باشید.

چرا زنان قبیله کارن گردن‌های درازی دارند؟

کارن‌ها قبیله‌ای هستند که در تپه‌هایی واقع در مرز میانمار تایلند زندگی می‌کردند. زنان کارنی که به گردن‌های بلندشان شهره‌اند، به دور گردن، ساعد و ساق خود حلقه‌های برنجی سنگین می‌بندند. در حالی که مردان عمدتا کارگر و کشاورز هستند، زنان در هنرهایی چون چوبکاری و بافندگی مهارت دارند. به طور کلی، قبایل گردن درازها سبک زندگی دشوار، خسته کننده و ساده‌ای دارند.

هر چند ممکن است که گردن زنان قبیله کارن بسیار بلند به نظر برسد اما در حقیقت حلقه‌های سنگینی که دور گردن گذاشته می‌شود، به شانه‌ها فشار آورده و گردن را کشیده نشان می‌دهد.

هر حلقه از فلز بسیار سنگینی ساخته می‌شود. هر زمان که زنان در روستاهای گردن درازان کارن احساس می‌کنند که گردنشان به حلقه‌ها عادت کرده است، حلقه دیگری به آن‌ها اضافه می‌کنند.

چرا زنان قبیله کارن حلقه به دور گردن می‌اندازند؟

بزرگ‌ترین دلیل چنین کاری صرفا حفظ سنت است. با این حال، زنانی هم هستند که به این سنت به عنوان یک منبع درآمد می‌نگرند و در مقابل برخی هم این کار را فقط برای حفظ میراث و سنن گذشتگان خود انجام می‌دهند.

در ابتدا، این حلقه‌های برنجی تنها برای زیبایی استفاده نمی‌شدند، بلکه برای محافظت در برابر حمله‌ ببرها و در برخی موارد به فرمان رهبر روستا بوده است.

امروزه، بسیاری از زنان این روستا برای اینکه پس از مهاجرت بتوانند درآمدی داشته باشند، دست به چنین کاری نمی‌زنند اما می‌توانید افرادی را هم پیدا کنید که پیرو سنت‌های خود هستند.

تخمین زده می‌شود این سنت برای نسل‌های آینده از بین برود، چرا که بسیاری از دختران قبیله تنها تعداد کمی حلقه را به دور گردن خود می‌اندازند.

آیا بازدید از روستای گردن درازها اخلاقی است؟

زمانی که مقامات تایلندی احساس کردند که وجود گردن درازها یک فرصت تجاری برای تایلند خواهد بود، ویزا و مجوز کار به بعضی از کارن‌ها دادند.

از عکس‌های این زنان در بروشورهای رنگارنگ و براق استفاده کردند. در منطقه شمال تایلند تبلیغ کردند و به زنان گفته شد تا به گردشگران لبخند بزنند.

پیشنهاد مطالعه:  مطلب اوج هیجان، روی ترسناک‌ترین پل جهان را مطالعه کنید.

کلبه‌ وحشت انزلی یک مکان اسرارآمیز است که پشت آن ترس و راز پنهان است. در چند سال اخیر داستانهای زیادی از این کلبه نقل شده که مشخص نیست واقعیت دارد یا شایعه است؟! برای سر در آوردن از راز کلبه وحشت انزلی با مجله دلتا همراه باشید!

در جنگل اسرارآمیز هفت‌دغنان در نزدیکی بندرانزلی در استان گیلان، منطقه‌ای قرار دارد که سال‌هاست مقصد ماجراجویان و گردشگران بی‌شماری است.

محلیان صداهای زیادی از این جنگل شنیده‌اند و می‌گویند بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. اگر برای تجربه‌ وحشت و دلهره به این ناحیه سفر کرده‌اید، به قسمت‌ شرقی روستا بروید، جایی که هوا ناگهان سنگین‌تر می‌شود و وجود کلبه‌ای متروکه و پرماجرا به سنگینی این فضا می‌افزاید.

داستان‌های کلبه وحشت انزلی

تصور کنید با چند نفر از دوستان خود قرار دارید شب را در کلبه‌ای مرموز وسط جنگل بگذرانید. شما می‌خواهید ثابت کنید اینجا هیچ خبری نیست. تاریکی مطلق جنگل، هوای مه آلود و مرطوب و انواع صدای جانداران محیط، به شما وهم و ترس خاصی القا می‌کند.

شاید پشیمان شده‌اید که چرا اینجا آمده‌اید. نیمه‌های شب ، وحشتی عمیق از صداهای ناشناخته و ترسناک شما را احاطه می‌کند. ممکن است داخل خانه چیزی دیده باشید. دیگر جرات ماندن در خانه متروک را ندارید! این درست اتفاقی است که سال ۶۵ برای چهار دانشجوی پسر که پا به کلبه وحشت انزلی گذاشتند، رخ داد.

در سال ۱۳۶۵، برای اولین بار چهار پسر به این روستا رفته و تصمیم می‌گیرند که برخلاف تمام حرف و حدیث‌هایی که راجع به کلبه‌ وحشت هفت‌دغنان شنیده بودند، شب‌ را در این کلبه که مقصد گردشگری وحشت است، بمانند.

شب هنگام دو نفر از این چهار نفر به‌خاطر اتفاقی نامعلوم از کلبه‌ وحشت انزلی پا به فرار می‌گذارند، اما متاسفانه دو نفر دیگری که در آن جا می‌مانند، به سرنوشت غم انگیزی دچار می‌شوند. گویا یکی از آن‌ها در همان کلبه از ترس، جان خود را از دست می‌دهد که دلیل آن هنوز هم مشخص نیست و دیگری که زنده مانده بود، دیوانه می‌شود و هرگز دیگر به حالت عادی خود برنمی‌گردد.

مرگ در کلبه متروک انزلی

به دلیل آوازه‌ای که کلبه وحشت انزلی پیدا کرده بود، سال ۶۹ چند نفر دیگر آماده ماجراجویی می‌شوند. این‌بار سه دختر تصمیم می‌گیرند تا به افسانه کلبه وحشت پایان دهند. با وجود اینکه آنها از ماجرای چند سال قبل و خطر احتمالی با خبر بودند، برنامه خود را پیاده می‌کنند.

به گفته مردم محلی دو روز بعد از ورود دختران به کلبه، یکی از آنها را شوکه شده و ترسان پیدا می‌کنند. با توجه به اشارات دختر، مردم متوجه کلبه می‌شوند و با صحنه‌ای دلخراش روبرو می شوند. دو دختر جان باخته بودند و علت مرگ ناشی از ایست قلبی و سکته تشخیص داده می‌شود.

بر اساس نظر شاهدین، انگار دختران قبل از مرگ به یک نقطه مشخص به حالت چشم باز خیره بودند. چند روز پس از این حادثه، دختر سوم هم خودکشی کرد تا شوم بودن کلبه ادامه پیدا کند.

حرف‌هایی که در مورد این کلبه وحشت گفته می‌شود بسیار دور از ذهن است اما طبق نظر بسیاری از محلی‌ها، واقعیت دارد. با تکرار حادثه مرگ در کلبه وحشت بندرانزلی، پلیس این مکان را ممنوع اعلام کرد و تحت نظارت قرار داد تا از حوادث بعدی جلوگیری شود. با این اعمال فشار کسی اجازه ورود به این محل را ندارد.

پیشنهاد مطالعه: مطلب چیچن ایتزا، قربانگاه انسان‌ها به پای خدایان را بخوانید.